حرمان هور

|خانه
عوامل سلب توفیق از منظر امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه ثمالی
ارسال شده در 19 فروردین 1397 توسط حرمان هور در بدون موضوع, تحقیقات پایانی

استاد راهنما:خانم خدادای

پژوهشگر:زینب بحری

چکیده

ادعیه امام سجاد علیه السلام نقش بسزایی در ترویج فرهنگ اسلامی-شیعی داشته و دارد. بیان رسای این دعاها، در طول تاریخ، عامل روشنگری و تعلیم و تبیین بسیاری از معارف و اندیشه های والای اسلامی بوده است. و علما و فقهای زیادی این ادعیه و مناجات را نقل و شرح کرده اند. از جمله ادعیه ، دعای نورانی ابوحمزه ثمالی است که بسیاری از مسائل عرفانی،توحیدی و اخلاقی را دربردارد، و برای تمامی این موضوعات، در این دعای بزرگ فرزازهای والایی وجود دارد  و خلاصه اینکه این دعا در بسیاری از زمینه ها، کلامی برای گفتن دارد.

معارف بسیار بلندی از فرهنگ عرفانیِ دینی، عمدتا در این دعا گنجانده شده است که بخشی از آن را امام سجاد علیه السلام به بیان حالت های یک انسان گمراه و دور شده از درگاه ربوبیت می پردازد. و انسان را به سبب انجام تعدادی از اعمال ناشایست، به عنوان فردی مطرود، مخذول و بی توفیق می داند و اشاره می کنند که برخی از رفتار و کردار منفی را که انسان انجام می دهد چه بسا او را فرسخ ها از خداوند دور کند. پروردگاری که مهربان تر از همه مهربانان است. چه واقعه ای رخ می دهد که آن منبع بخشش و مهر،باز هم به انسان خاطی، روی عفو و گذشت نشان نمی دهد و او را از خود می راند.

با بررسی این عوامل ذکر شده، درمی یابیم که رفتارهایی مانند استخفاف حق بندگی و همچنین دروغ، غفلت، دوری از مجالس علما و الفت در مجالس اهل باطل و لغو و…باعث بروز پدیده ای به نام سلب توفیق می شود که برای هر انسانی رخ دهد، دیگر بازگشت او به سمت روح پاک و طیب، سخت و دشوار خواهد بود.

 

نظر دهید »
ماهیت محبت به اهل بیت و اثر آن در زندگی انسان
ارسال شده در 19 فروردین 1397 توسط حرمان هور در تحقیقات پایانی

استاد داور: حجه الاسلام والمسلمین اسماعیل نیا(حفظه الله)

استاد راهنما:خانم احمدی

گردآورنده:سمیه کرشی

 

محبت آن است که قلب محب فقط به محبوب تعلق بگیرد، و از توجه به غیر محبوب  بگریزد. به گونه ای که خود را وقف محبوب و مختص به او کند و افعال و صفات ذات خود را در او فانی سازد. محبت و دوستی اهل بیت(علیهم السلام) امری وجدانی و فطری و شرعی است و ریشه این محبت در شناخت محبوب است، و لازمه ی معرفت، اطاعت و پیروی از اهل بیت (علیم السلام) است

اهل بیت جایگاه ویژه ای در نزد خداوندمتعال دارند.1-اهل بیت محل مشیت الهی هستند مشیت ، (خواست الهی) همان قدرت مطلقه ای الهی است که هیچ قدرتی بالاتر از آن نیست و خداوند در تمام افعال خویش مختار است. بنا براین، بر مبنا و مفهوم چنین مبانی بلندی از معارف دینی است. که اندیشه های عرفانی ، اهل بیت (علیهم السلام) را هم افق مشیت الهی دانسته و این چنین تعبیر می کند که مشیت، کلید غیب وجود است و وجود ائمه معصوم علیهم السلام موافق افق مشیت الهی است. و یا انسان کامل دارایی مقام«مشیت الله» و محل مشیت الهی است

2-اهل بیت قطب جهان هستی هستند یکی از اصطلاح هایی که در میان عرف رایج است و در موارد که نقش محوری مطرح می باشد از آن استفاده می کنند، لفظ«قطب» است ؛ قطب در زبان روایات ، همان استوانه و مرکزی است که عالم بر آن تکیه دارد و بدون آن سقوط کرده نابود می گردد3- هم تایی اهل بیت با قرآن  ، قرآن کریم و عترت پاک پیامبر، تا بلندای تاریخ از یک دیگر جدا نخواهند شد. زیرا هم بعد علمی و هم بعد عملی جامعه نیازمند رهبری این دو گوهرگران بهاست. برای فعال ساختن کانال تبلیغ محبت اهل بیت علیهم السلام در جذب دیگران راهای وجود داردبیان فضیلت اهل بیت، ارج نهادن محبت اهل بیت، ایجاد فضای روحی و معنوی اهل بیت،ذکر فضایل فرهنگ تعالیم اهل بیت، توجه به عنایت اهل بیت به شیعه..محبت به اهل بیت از اهمیت و ارزش بسیار بالایی در دین اسلام برخوردار است، محبت به اهل بیت از فرایض ضروری دین است و هیچ گونه قابل شک و تردید نیست و همه فرق مسلمان و مذاهب اسلامی در این باره اتفاق نظر دارند، پس محبت و دوستی اهل بیت (علیهم السلام) مزد رسالت پیامبر (علیه السلام) است و نفع آن عاید به خود بندگان است.

، کسی که مدعی حب اهل بیت علیهم السلام است نخستین نشانه او این است که پیرو دستورات خداوند باشد. در حقیقت اثر طبیعی محبت است که انسان را به سوی محبوب و خواسته های او می کشاند.زیرا محبت و علاقه انسان به هر موجودی به این دلیل است که حتما کمالی در آن یافته است و هرگز انسان به موجودی که هیچ قوت و کمالی در آن مشاهده نکرده عشق نمی ورزد.بنابر این برای رسیدن به محبت واقعی شناخت و معرفت لازم است، آموزه های دینی فراوانی (آیات وروایات)به  محبت به اهل بیت پرداخته اند که این اهمیت جایگاه محبت به اهل بیت دراسلام رامی رساند.بنابراین محبت اهل بیت (علیهم السلام) آثار و برکات فراونی هم در دنیا و هم درآخرت داردکه عبارتند از شفای بیماران ،آرامش دل، واسطه ی صدور تقدیر الهی، نقش مستقیم اهل بیت در انجام امور،وشادمانی هنگام مرگ، ثبات قدم بر صراط، ایمنی از عذاب،ورود به بهشت. محبت واقعی اهل بیت (علیهم السلام) در این دنیا سراغ احدی نمی آید، اصل این محبت در عالم قیامت ظاهر می شود، وقتی پرده ه عقب رفت آدم می بیند عجب من سالها به دنبال ذره ای از این محبت به ذریه ی پاک پیامبر( صلی الله علیه واله) بودم و حالا به دریایی از محبت رسیدم.عمده آن است که بتوانیم این خانواداه را بشناسیم و محبت خود را به طرف آنها سوق دهیم.  

در آن دنیا با برطرف شدن موانع محبت ندا سر می دهی: ای مظاهر عبودیت خدا ! من سال ها به دنبال این بودم که به سایه ی محبت وجود مقدس شما متصل شوم ولی نان و آب و حواشی زندگی مانع می شد حالا که از آن ها فارغ شدم می بینم آن محبتی که در دنیا به شما داشتم چقدر خوب نتیجه داد.

نظر دهید »
فضای مجازی
ارسال شده در 19 فروردین 1397 توسط حرمان هور در اینفو گرافی

فضای مجازی

 

نظر دهید »
حرمان هور
ارسال شده در 12 فروردین 1397 توسط حرمان هور در بدون موضوع, برشی از کتاب

شهید

گهگاه واقعه ای می لرزاندت، تکانت می دهد و هر وقت که می لرزی هوشیار می شوی از جهالت بیرون می آیی، و این بار هم لرزشی است و تکانی.

از آن  اول که آدم ها خودشان را شناختند، محتاج دوست بودند. نمی دانم این یک رفتار فطری است یا نقیض هم بر آن عارض است؛ ولی شاید این طور باشد که آدم محتاج است که دوست بدارد و دوست بدارندش، وحتما می دانی که این دوستی هم می تواندزمینه بسیاری از کار ها شود. دوست ممکن است خیلی ها را به منجلاب گناه بکشاند و ممکن است خیلی ها را هم به سکوی سعادت برساند. پس دوستی یک زمینه است و شاید بهترین راه نفوذ به وجود آدمی باشد. اگر می خواهی در کسی تاثیر بگذاری باید در احساسات او وارد شوی. اول کار به سراغ ریزه کاری های عقلانی و فلسفی نرو! سعی نکن با دلایل منطقی در روح کسی وارد شوی. ابتدای کار، مساعد کردن وجود مخاطب است، و این راه انقلاب قلب اوست …

قصه، قصه حب است! وقتی تمام زندگی انسان، تمام افکار انسان بعد از خدا یک دوست باشد و آن هم دوستی هم سنگ تو،قصه، قصه فرهاد نیست، افسانه مجنون نیست. قصه لرزیدن قلبی و چکیدن اشکی است. قصه، قصه غریبی است با یک اشنا، میان این همه غریبه ها.

این دوستی مثل دوستی خیلی های دیگر نیست که با هر بادی بر باد رود؛ دوستی ریایی و تظاهر هم نیست؛ دوستی برای دنیا هم نیست، دوستی برای خداست.

وقتی تمام برخورد ها وآمد و رفت ها برایت دوستی نسازد و همه را غریبه پنداری و آنگاه آنقدر محجوب و افتاده باشی و تشنه ی یک دوست که او را بیابی و برایش همه درد هایت را بگویی. بلاخره خدا این یکی را آن طور که خودش می خواهد، برایت مهیا می کند.

این بریده کلام حاصل تکان های بی جای دست توست، وقتی باورت می شود که دردمند باشی. باید لحظه ای از غم جدا نباشی. آخر بی غم ها آرام نیستند. زندگی بی غم، زندگی مردگان است و چه خوب گفته است که:ارزش هر شخص به اندازه ی درد و رنجی است که او در طی این چند روز دنیا می کشد.

 

دست نوشته های:شهید احمد رضا احدی

به اهتمام:علی رضا کمری

انتشارات : سوره مهر

 

پاورقی

دست نوشته های شهید را باید بارها خواند  و شیرینی و حلاوت دنیایش را درک کرد.

 

 

عشق نوشت

هــــــم دعـــا کـن گره از کار تو بگشاید عشق                   هــــــم دعـــا کــــن گره تـازه نیــــفزایـد عشق    

 

1 نظر »
به سوی او
ارسال شده در 9 فروردین 1397 توسط حرمان هور در بدون موضوع, برشی از کتاب

«عامل» و «مانع» رشد نفس

 

در يك كلمه بايد گفت: آفت نفس «گناه» و مايه حيات و رشد و تغذيه آن «ياد خدا» و توجه به معنويات است. قرآن مى‌فرمايد خدا و پيامبر شما را به چيزى مى‌خوانند كه حيات شما در آن است: اِسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ؛ (انفال ، 24.) اجابت كنيد خدا و رسول را آن هنگام كه شما را به چيزى مى‌خوانند كه شما را زنده مى‌گرداند. انذار پيامبر براى كسى مفيد است که قلب و دلش حيات داشته باشد؛ چرا كه فرمود: لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا؛(یس ،70)تا بيم دهد آن‌كه را زنده است.

و در آيه ديگر فرمود: إِنَّما تُنْذِرُ مَنْ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ؛(یس ،70)

تو فقط كسى را بيم مى‌دهى كه در نهان از خدا خوف دارد. اين آيه در واقع تفسير «حيّاً» در آيه قبل است. در آن آيه فرمود، انذار براى كسى است كه زنده باشد؛ نه زنده جسم، كه زنده روح و جان. در اين آيه انذار را مختص كسانى مى‌داند كه خشيت الهى در دل و جان دارند؛ يعنى آنچه جان و دل را حيات مى‌بخشد، خشيت الهى و ياد خدا در نهان و آشكار است. دل بى خشيت دل مرده است و حيات ندارد و داروى انذار پيامبر در آن اثرى نمى‌كند.

تزكيه نفس كه موجب حيات نفس و صفاى باطن مى‌گردد به اندازه‌اى اهميت دارد كه خداوند قبل از بيان آن، يازده قسم ياد مى‌كند. در هيچ كجاى قرآن نداريم كه براى بيان مطلبى يازده قسم خورده باشد. تنها در همين يك مورد است كه يازده قسم مى‌خورد؛ و اين نشان از اهميت بالاى اين مسأله دارد: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها. وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها. وَ النَّهارِ إِذا جَلاّها. وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها. وَ السَّماءِ وَ ما بَناها. وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها. وَ نَفْس وَ ما سَوّاها. فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها. قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاها (شمس، 1ـ9 )قسم به خورشيد و روشنى آن؛ و قسم به ماه آن گاه كه به دنبال آن آيد؛ و قسم به روز آن گاه كه زمين را روشن سازد؛ و قسم به شب وقتى كه عالم را در پرده سياهى كشد؛ و قسم به آسمان و آن‌كه آن را بنا كرد؛ و قسم به زمين و آن‌كه آن را گستراند؛ و قسم به نفس و آن‌كه آن را نيكو ساخت؛ پس خير و شرّش را به آن الهام كرد؛ [كه]هر كس آن [نفس]را پاكيزه ساخت قطعاً رستگار شد.

قرآن مى‌فرمايد:‌اى انسان! اگر طالب رستگارى و نجاتى، بدان كه كه راه آن «تزكيه نفس» است. تزكيه نفس به چه حاصل مى‌شود؟ به اين‌كه آفت ها را از آن جدا كنى، وسايل تغذيه‌اش را فراهم‌سازى و با تمرين و تكرار، آن را قوى و توانا نمايى. تمرين نفس چيست؟ ذكر خدا؛ كه فرمود: اُذْكُرُوا اللّهَ ذِكْراً كَثِيراً. وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ عَشِيّاً؛ (احزاب ، 41ـ42)خدا را ياد كنيد، يادى بسيار؛ و صبح و شام او را به پاكى بستاييد.

 

 

نام کتاب :به ‌سوي او

مؤلف: آيت‌الله محمدتقى مصباح يزدى

ناشر: انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(قدس سره)

1 نظر »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

حرمان هور

جستجو

موضوعات

  • همه
  • برشی از کتاب
    • فتح خون
    • بدون موضوع
    • پاتوق کتاب
  • تحقیقات پایانی
  • ساعت پژوهشی
  • کانون پژوهشی
  • همایش ها
  • نشریه
  • اینفو گرافی
  • کانون پژوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان