موضوعات: "برشی از کتاب" یا "فتح خون" یا "بدون موضوع" یا "پاتوق کتاب"
برگزاری دوره علمی – پژوهشی در مدرسه علمیه الزهرا (س) عسلویه
دوره علمی –پژوهشی (طلیعه داران ظهور) به مدت دو روز و به مدت 10ساعت درتارخ 9و10آبان با محورت اربعین در مدرسه علمه الزهرا(س)علوه برگزارگردید.
دوره علمی –پژوهشی (طلعه داران ظهور)باهدف افزایش سطح دانش وتوانایی ومهارت آموزی طلاب در راستای تحقق برنامه های ابلاغی پژوهشی آموزه مهارت های پژوهشی به مدت 2روز درتاریخ9و10آبان97به مدت10ساعت در5بخش توسظ معاون پژوهش وبا همکار واحد فرهنگی وبسج طلاب در واحد پژوهش و کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا(س)عسلویه با سرفصل ها و محتوای سیر مطالعاتی اربعین در قالب طرح مطالعه پژوهش گروهی،نشست علمی-پژوهشی با محوریت سیرتطورحدیث وحلقات معرفتی،کارگاه آموزش روش بیان احکام در قالب احکام مراجع در زمینه عزاداری و کارگاه علمی-پژوهشی مسابقه کتابخوانی از کتاب “گزیده ای از ناگفته های از حقایق عاشورا “و دفاعیه پایان دوره طلبه سطح 2خانم هدیه دهقان با موضوع “عوامل و موانع بصیرت از دیدگاه قرآن “برگزار گردید.
بخش اول دوره در روز9آبان ماه 97در سالن اجتماعات مدرسه الزهرا(س)با قرائت قرآن و سرود ملی وقرائت زیارت اربعین و عزاداری توسط جناب آقای اسماعیل نیا موسس محترم مدرسه همراه با صرف صبحانه و سخنرانی خانم انصاری و شرح برنامه های دوره علمی-پژوهشی برگزار گردید.
و سپس حلقات معرفتی با گروه بندی طلاب در 6گروه4نفره و انتخاب یک سرگروه از میان طلاب ونامیده شدن هر گروه با اسم متبرک یک شهید و با هدف عملیاتی کردن سیر مطالعاتی و مورد بررسی قرار دادن محتوای آموزشی با حضور استاد داور آقای اسماعل نیا در قالب کرسی نقدو نظر و اساتید راهنما خانم ها میرشکاری و حسین پور ارائه یافت.
بعد از مراسم ناهار محفل انس با قرآن با محوریت آیات متضمن عدد40 توسط جمع خوانی طلاب قرائت شد.
در ادامه برنامه های همان روز دوره با نشست علمی-پژوهشی بامحوریت حدیث شناسی توسط استاد اسماعیل نیا با هدف آشنایی طلاب با سیر تطور حدیث ومنابع حدیثی شیعه و سنی برگزار گردید.
در پایان روز دوم مسابقه کتابخوانی وتند خوانی بامحوریت کتاب "گزیده ی ناگفته هایی از حقایق عاشورا"باهدف آشنایی و تشویق و بالا بردن انگیزه طلاب به کتابخوانی و مراسم دفاعیه طلبه خانم هدیه دهقان با موضوع “عوامل و موانع بصیرت از دیدگاه قرآن” با داوری جناب آقای اسماعیل نیا انجام شد.
طلاب بعداز مراسم برپایی نماز مغرب و عشا برنامه فرهنگی و اردوئی رادر کناردریا همراه باشام برگزار گردید.
در اختتامیه دوره علمی-پژوهشی در روز شنبه تاریخ12آبان در سالن اجتماعات با حضور طلاب و اساتید وکادر ومدیر مدرسه و همراه با برگزاری آزمون پایان دوره وتقدیر وتشکر از طلاب و اهداءجوایز به برترین ها پایان یافت.
عشق رسوایی محض است كه حاشا نشود
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود
شرط اول قدم آن است كه مجنون باشیم
هر كسی در به در خانه ی لیلا نشود
دیر اگر راه بیفتیم، به یوسف نرسیم
سرِ بازار كه او منتظر ما نشود
لذت عشق به این حسِّ بلا تكلیفی ست
لطف تو شاملم آیا بشود؟ یا نشود؟
من فقط رو به روی گنبد تو خم شده ام
كمرم غیر درِ خانه ی تو تا نشود
هر قَدَر باشد اگر دورِ ضریح تو شلوغ
من ندیدم كه بیاید كسی و جا نشود
بین زوّار كه باشم كرمت بیشتر است
قطره هیچ است اگر وصل به دریا نشود
مُرده را زنده كُنَد خوابِ نسیم حرمت
كار اعجاز شما با دَمِ عیسا نشود
امن تر از حرمت نیست، همان بهتر كه
كودكِ گمشده در صحن تو پیدا نشود
بهتر از این؟! كه كسی لحظه ی پابوسیِ تو
نفس آخر خود را بكِشد پا نشود
دردهایم به تو نزدیك ترم كرده طبیب
حرفم این است كه یك وقت مداوا نشود!
من دخیلِ دلِ خود را به تو طوری بستم
كه به این راحتی آقا گره اش وا نشود
بارها حاجتی آورده ام و هر بارش
پاسخی آمده از سمت تو، الّا نشود
امتحان كرده ام این را حرمت، دیدم كه
هیچ چیزی قسم حضرت زهرا نشود
آخرش بی برو برگرد مرا خواهی كُشت
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود
شاعر :سهرابی
اشک نوشت:این روزها دلتنگ نگاه کریمانه امام مهربانی ها
آيت الله محمد تقى مصباح يزدى-کنفرانس تشيع؛ فيلادلفيا-جولاي 1993
مسلمانان عليرغم اتفاق نظرى كه در كليات دين مانند اصول و عقايد و اخلاق و احكام (اعمّ از مناسك عبادى و احكام مدنى و حقوقى و قوانين قضائى و جزائى و سياسى و ساير شئون اسلام) دارند در پارهاى از عقايد جزئى و تفاصيل احكام و قوانين، اختلافاتى دارند كه آنان را به صورت پيروان مذاهب و فرقههاى مختلف درآورده است. براى اين اختلافات مىتوان دو محور عمده را در نظر گرفت: يكى محور عقايد كه مربوط به علم كلام مىشود، و ديگرى محور احكام (به معناى عام) كه مربوط به علم فقه مىگردد. نمونة بارز اختلاف پيرامون محور اول، اختلاف اشعرى و معتزلى در مسائل كلامى؛ و نمونة اختلاف پيرامون محور دوم، اختلاف مذاهب چهارگانه چهارگانة اهل سنّت در مسائل فقهى است.
يكى از اختلافات معروف بين مذاهب اسلام، اختلاف شيعه و سنّى در مسأله امامت است كه شيعيان (اماميّه) بعد از رحلت پيامبر اكرم،(صلی الله عليه و آله) على بن ابى طالب(عليه السلام) را امام و جانشين آن حضرت مىدانند برخلاف اهل سنّت كه آن حضرت را خليفه چهارم مىشمارند. و در واقع، مشخّصة اصلى مذهب اماميّه، اعتقاد به امامت امامان دوازدهگانه با سه ويژگى (عصمت، علم خدادادى و نصب از طرف خداى متعال) است.
در اينجا اين سؤال مطرح مىشود كه آيا اصل اين اختلاف، مربوط به حوزه عقايد و كلام است و اختلافات فقهىِ مربوط به آن، جنبة فرعى دارد يا اينكه اين اختلاف صرفاً يك اختلاف فقهى است (شرح المقاصد، ج 2، ص 271.) و يا اختلافى سياسى درست شبيه اختلافى كه بين دو حزب سياسى بر سر انتخاب كانديداى رياست وجود دارد؟
حقيقت اين است كه اين مسأله (دستكم از ديدگاه شيعه) يك مسألة اعتقادى و كلامي است و ابعاد فقهى و سياسى آن، جنبة فرعى دارد. به ديگر سخن: نظام اعتقادى شيعه داراى حلقات مترتب و هماهنگى است كه مسأله امامت يكى از حلقات آن را تشكيل مىدهد و با حذف آن، سلسله سلسلة مزبور، انسجام و تماميّت خود را از دست مىدهد. براى روشن شدن اين مطلب بايد نگاهى اجمالى به نظام اعتقادى شيعه بيافكنيم تا جايگاه امامت در اين نظام متسلسل، آشكار شود و وجه اهتمام شيعه به اين مسأله، و دليل ضرورت آن، معلوم گردد:
نخستين حلقه در نظام اعتقادى اسلام اعتقاد به وجود خداى يگانه و سپس اعتقاد به صفات ذاتيّه و فعليّه است. در بينش اسلامى، خداى متعال همانگونه كه خالق و آفرينندة تمام پديدههاى هستى است، ربّ و ادارهكنندة آنها نيز هست و هيچ موجودى از قلمرو خالقيّت و ربوبيّت او خارج نيست. خداى متعال هيچ چيزي را گزاف و بيهوده نيافريده است بلكه همگى برطبق نظام حكيمانه آفريده شدهاند و مجموع آنها كه در سلسلههاى طولي و عرْضى قرار دارند و گسترة آغاز شده از ازل بسوى ابد را فرا مىگيرند نظام واحد و هماهنگى را تشكيل مىدهند كه به مقتضاى حكمت الهى به وسيله وسيلة قوانين عليّت اداره مىشوند.
از جمله مخلوقات بيشمار الهى، انسان است كه با ويژگيهاى شعور و آگاهي و اراده و اختيار شناخته مىشود و در نتيجه، مسيرى دوسويه (به سوى سعادت يا شقاوت جاودانى) خواهد داشت و به همين جهت، مشمول ربوبيّت ويژهاى (علاوه بر ربوبيّتى كه شامل پديدههاى بىاختيار مىشود) به نام ربوبيّت تشريعى خواهد بود. يعني مقتضاى ربوبيّت جامع الهى نسبت به انسان اين است كه اسباب و مقدّمات حركت اختيارى و از جمله شناختن هدف و شناختن راه رسيدن به آن را در دسترس او قرار دهد تا انتخاب آگاهانه براى او ميسّر شود و در اين راستا مقتضاى حكمت الهى اين است كه نارسايى شناختهاى حسّى و عقلانى او را به وسيله معارف وحيانى جبران كند.
بدين ترتيب، ضرورت دستگاه وحى و نبوّت، روشن مىشود زيرا اگر خداى متعال انسان را به حال خود واگذاشته بود و راه صحيح رسيدن به سعادت ابدى را به وسيله وسيلة انبيا به او نياموخته بود مانند ميزبانى مىبود كه ميهمانى را براى پذيرايى دعوت كند اما آدرس مهمانسرا را به او ندهد!
تعاليم انبيا با گذشت زمان و تحت تأثير عوامل مختلف، دچار تغييرات و تحريفات عمدى و غير عمدى مىگرديد و به حدّى مىرسيد كه خاصيت هدايت و روشنگرى خود را از دست مىداد و از اين روى نياز به بعثت پيامبر ديگرى پديد مىآمد كه تعاليم گذشته را احيا كند و در صورت لزوم، تعاليم ديگرى بر آنها بيفزايد يا جايگزين تعاليم سابق نمايد.
در اينجا سؤالى مطرح مىشود كه آيا اين روند تا ابد ادامه خواهد يافت يا ممكن است شريعتي كامل باشد و از آفت تحريف نيز مصون بماند و ديگر نيازى به آمدن پيامبر ديگرى نباشد؟ پاسخ اسلام، گزينة دوم است و همة مسلمانان اتفاق دارند كه اسلام، آخرين شريعت آسمانى، و پيامبر اسلام خاتم پيامبران الهى است و قرآن كريم به عنوان منبع اصلى اين شريعت، سالم و بدون تحريف به دست ما رسيده و همچنان باقى خواهد ماند.
اما قرآن كريم همه همة تعاليم مورد نياز بشر را تفصيلاً بيان نكرده و بيان تفصيلى را به عهدة پيامبر اكرم صليالله عليه و آله گذاشته است چنانكه مىفرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»(؛سوره نحل، آيه 44). و بدين ترتيب منبع دوم براى شناخت اسلام (سنّت) ثابت مىشود، ولى اين منبع مصونيّتى مانند مصونيّت قرآن ندارد، چنانكه شواهد قطعى تاريخى گواهى مىدهند و خود پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نيز پيشبينى كرده بود كه كسانى نسبتهاى دروغى به او خواهند داد و سخنان نادرستى از قول او نقل خواهند كرد. از اين روى سؤال ديگرى طرح مىشود كه ربوبيّت الهى چه طرحى را براى تأمين اين نيازمندى بعد از رحلت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در نظر گرفته است؟ و درست در اين نقطه است كه در نظام فكرى و عقيدتى اهل سنّت جاي حلقه حلقة مفقودهاى ملاحظه مىشود امّا در نظام اعتقادى شيعه در اين نقطه، حلقة روشنى مىدرخشد و آن حلقة امامت است، يعنى تبيين احكام و قوانين اسلام و تفسير مجملات و متشابهات قرآن كريم بعد از پيامبر اكرم(صل الله عليه و آله) به عهده كسانى گذاشته شده كه داراى علم خدادادى و ملكة عصمت بودهاند و بهجز مقام نبوّت و رسالت از ساير مقامات و مزاياى پيامبر اكرم (صل الله عليه و آله)، از جمله مقام ولايت و حكومت بهرهمند بودهاند. به ديگر سخن: ربوبيّت تكويني الهى، اقتضاى وجود چنين كسانى را در اين امت داشته، و ربوبيّت تشريعى الهي مقتضى ايجاب اطاعت از ايشان بوده است.
پس دستگاه امامت، در واقع، دنباله دنبالة دستگاه رسالت است و عترت پيامبر اكرم (صل الله عليه و آله) ادامه دهندة وظيفة آن حضرت بودند كه بدون داشتن مقام نبوّت، ميراث آن حضرت را براى نسلهاى آينده حفظ و تبيين كردند و ضمناً از طرف خداى متعال براى ادارة جامعة اسلامى و تصدّى مقام حكومت و ولايت بر امّت، تعيين شده بودند هرچند كه اجراي آن تنها در مدّت كوتاهى ميسّر گرديد چنانكه در مورد انبيا هم تنها براى بعضى از ايشان و در دوران محدودى ميسّر گرديده بود.
بدين ترتيب روشن شد كه مسأله امامت در اصل، يك مسأله كلامى است كه بايد به عنوان يك امر اعتقادى مورد بحث واقع شود، نه اينكه همانند يك فرع فقهى يا يك قضية سياسى و تاريخى، مورد مطالعه قرار گيرد.
-((چه مدتی است که در جبهه خدمت می کنی؟))
-((شش ماه و هفت روز))
-((بهت یک نصیحت می کنم؛شایدم یک وصیت!))
-((آن چیست؟))
“روز شماری مکن.حتی اگر فکر می کنی در مهلکه افتاده ای روز شماری مکن!حالا هم لحظه شماری مکن!
شب نمی تواند تمام نشود.طبیعت شب آن است که برود رو به صبح.نمی تواند یک جا بماند.مجبور است بگذرد.اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظه ها کنی،خودت گذر لحظه ها را سنگین و سنگین تر می کنی؛
بگذار شب هم راه خودش را برود”
کتاب :طریق بسمل شدن
نویسنده :محمود دولت آبادی
عشق نوشت:مرا عهدی ست با شادی که شادی آن من باشد /مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد
ای آخرین توسل سبز دعای ما
آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟
شنبه دوباره شنبه دوباره سه نقطه چین
بی تو چه زود می گذرد هفته های ما
در این فراق تا که ببینی چه می کشیم
بگذار چشمهای خودت را به جای ما
موعود خانواده کی از راه می رسی
کی مستجاب می شود “آقا بیای ما” ؟
کی می شود بیایی واز پشت ابرها
خورشید های تازه بیاری برای ما
آقا اگر نیایی وبالی نیاوری
از دست میرود سفر کربلای ما